علم آی تی

علوم جدید کامپیوتر و اطلاعات عمومی مفید را با شما همراهان به اشتراک خواهیم گذاشت.

علم آی تی

علوم جدید کامپیوتر و اطلاعات عمومی مفید را با شما همراهان به اشتراک خواهیم گذاشت.

  • ۰
  • ۰

گوگن - سفر به تاهیتی: بررسی فیلم با وینسنت کسل
گوگن - سفر به تاهیتی از 17 سپتامبر در سینماها اکران می شود.

توسط Giulio Zoppello -16 سپتامبر 2020 15:16

سالهای آخر پل گوگن چیزی دراماتیک و بحث برانگیز نبود.
او که نقاشی از شهرت و شهرت فراوان بود ، فقیر ، عذاب آور و افسرده بیشتر احساس ناکامی ، حبس گریبانگیر او شد و اساس آن سفری بود که ادوارد دلوک در گوگن - ویگاجیو تا تاهیتی پیشنهاد می کند.
وینسنت کاسل چهره ای زاویه دار و رسا خود را به هنرمند بزرگ فرانسوی می بخشد ، که در هجوم ناامیدی و ناامیدی تصمیم می گیرد آنچه را که می تواند از آخرین نمایشگاه خود (یک فیاسکو پر شور) بگیرد و عازم پلینزی شود.
"ما شکار می کنیم ، جمع می کنیم ، نقاشی می کنیم!" شعاری است که او با آن تلاش می کند اراده خود را برای فرار درک کند ، که همچنین منجر به بیگانگی (قطعی) خانواده ، از فرزندان خواهد شد ، که نمی توانند او را در این آخرین ماجراجویی دنبال کنند.
سفری که هم بیداری هنری و شخصی را رقم خواهد زد ، بلکه تکرار مادیات چرخه ای و دشواری های وجودی را نیز برای جستجوی رستگاری از وجودی که مرگ در پی او گرسنه است ، رقم خواهد زد.

گوگن - سفر به تاهیتی فیلمی درباره مفهوم فرار است
فیلم دلوک با روایتی کاملاً طبیعی گرایانه و وفادارانه از وقایع ازدواج می کند ، مطمئناً با خاطرات او با عنوان Noa Noa در ارتباط است ، اما از لحن بیش از حد مودبانه یا جلوه ای شیرین از هنرمند بزرگ فرانسوی جلوگیری می کند.
هنر خط نجات زندگی فاجعه آمیز زندگی ، "وحشی منسجم" است که توسط همکارانش توصیف شده است ، مردی که از آرمان های بورژوایی و "قابل احترام" زندگی یک تمدن ، از یک جمعیت دوری می کند ، که او را دشمن میداند و ضد اراده وی برای آزادی است.
آزادی ای که گوگن - سفر به تاهیتی نمایانگر ماست که ظاهراً فقط با طبیعت ارتباط دارد ، با نزدیک ترین افراد به آن ، از تمدنی جدا شده است که همه چیز را به پول ناپسند تقلیل می دهد ، تا از رویاها و آرزوها درآمد کسب کند.
در لحظات مختلف ، بیش از فیلمی درباره هنر ، فیلمی درباره جستجوی هنر ، کشف دوباره آن و همچنین روح شخص است ، معنای وجودی که قبلاً در جستجوی جستجوی ناموفق بوده است. سبک.
با این حال ، این به ستایش آسان "وحشی خوب" یا ازدواج با یک روند داستانی که نفاق ، تزاحم ، و همچنین جنبه های تاریک یک هنرمند عذاب آور و در عین حال توسط یک نیاز عجیب و غریب برای بازی متحرک شود ، پایان نمی یابد.

گوگن 2

فیلمی ناقص اما منسجم و رسا
گوگن - سفر به تاهیتی در عکاسی زیبای پیر کوترو ابزاری بسیار قدرتمند دارد که اغلب قادر است نقایص هدایت توسط دلوک را پوشش دهد ، که به نظر نمی رسد همیشه ایده های مشخص ، ریتم مناسب ، جسارت لازم برای یک داستان را داشته باشد که بیش از هر چیز یک سفر روح است.
طبیعت ، رنگ های آن ، جذابیتی (حتی تیره و فریبنده) که بر گوگن اعمال می کند ، قهرمان اصلی مطلق است.
جنگل ، دریا ، آبشارها و سرسبزی در تضاد با تمدنی رنگی و تاریک ، اغلب شبانه است ، مانند اتاق ها یا میله هایی که در آن محصور است ، مانند یقه ها و دامن های آن زمان خفه می شود.
بعد کنجکاوی به شدت پدیدار می شود ، از بازگشت به بازی ، نیاز به تولدی دوباره که توسط وینسنت کاسل متحرک کاملاً با یک ناامیدی جسمی کاملاً مناسب تفسیر می شود ، خصوصاً در دردناک ترین لحظات بسیار معتبر ، بازندگان یک انسان عاجز تنها
توهی آدامز از Tehura خود به عنوان موجودی مرموز و جذاب در عین حال قربانی ابعاد خودمحوری و تصرفی نیز استفاده می کند ، گرچه این فیلم اغلب به جای روایت یک عشق نقاشی شده ، به سمت رمانتیسم می رود.

 

چیزی بیشتر از فیلمی درباره هنرمند ، فیلمی درباره یک برده هنری
بسیاری ممکن است (دیگران کمتر) انتخاب تمرکز بیشتر از هنر را در زندگی ، شخصیت و ضعف های انسان ، که توسط سیفیلیس محاصره شده ، بارها و بارها شکست بخورد ، دوست دارند.
با این وجود ، مرکزیت هنری ، وجودی آن ، و بدوی گرایی که گوگن را به یکی از جذاب ترین و نوآورترین هنرمندان زمان خود تبدیل کرد ، پدیدار می شود.
همانطور که در گیتس زیبا در ابدیت ، ابعاد لعنتی ، سوtoodتفاهم شده و مادی از دست رفته این هنرمند باقی مانده است ، محکوم به بی ثباتی که سوخت ذهن او ، از خلاقیت او است.
فیلم دلوک در مقایسه با کار احشایی شنابل قابل ایستادن نیست ، اما نمی توان انکار کرد که نگاه غالباً بدبین و ناراحت او برای ایجاد درک واقعیت مالیخولیایی مردی ، که در عین حال از زندگی خویش بیزار و غبطه می خورد ، بسیار مناسب است. چپ ، بین دو جهان شکسته شده ، قادر به کنار آمدن با واقعیت نیست.
دو سال حضور در تاهیتی در این فیلم استعاره از یک ناراحتی وجودی است ، از ناتوانی در همزیستی با خود که باعث می شود (و باعث) این دو نقاش بسیار بیشتر از آنچه هستند شبیه شوند.

  • ۹۹/۰۷/۲۶
  • علی موسی ابادی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی