Pieces of Woman: نقد و بررسی فیلم توسط Kornél Mundruczó
Pieces of Woman بحث روشنی درباره چگونگی مواجهه مرگ با زندگی است ، با بازی ونسا کربی و شیعه لا بوف.
توسط مارتینا بارون -6 سپتامبر 2020 11:24
31
اشتراک گذاری
کارگردان مجارستانی Kornél Mundruczó تصمیم می گیرد سینمای سورئال را که آخرین فیلم های او را مشخص کرده بود کنار بگذارد تا به واقعیت تبدیل شود. و چه چیزی می تواند طبیعی تر از تولد موجودی در این زمین باشد ، تولد انسانی که به طور نمادین و جسمی آغازی برای آغاز جدید است. بنابراین دقیقاً با تولد قهرمان داستان است که موندروچو ما را با کاوش در یک جهان پیچیده و فوق العاده پیشرفته مانند قطعه های زن آشنا می کند. بیش از نیم ساعت سکانس برای پیشگفتاری طولانی مدت گرفته شده است که فیلم سازنده فیلم های اروپایی را به یکی از تکان دهنده ترین تجربیاتی تبدیل می کند که فیلمبرداری بین المللی این فرصت را داشته است که ببیند ، اما مهمتر از همه تجربه این است که اخیراً در فیلم های arthouse ، فیلمبرداری شده است تا "معجزه زندگی" را به صفحه نمایش بازگرداند که واقعی ترین و ابتدایی ترین اقدام ممکن برای نمایش در هر مکان و سینما می شود.
اما این فقط تولد نیست که تا حدی آسیب می بیند تا درگیر کننده جذابیت و احساسات در صحنه باشد ، بلکه طبیعی بودن مطلق عمل ، حرکات و صداقت است که نشان داده می شود بیننده را درگیر می کند نکته ای که وی خود احساس می کند بخشی از واقعه ای است که زندگی والدین آینده را به شدت تغییر خواهد داد. اما این دقیقاً همان جایی است که Mundruczó بار دیگر ما را گیج می کند. وقتی زندگی به نظر می رسد فیلم را فرا گرفته است ، جایی که انسانی ترین و سخاوتمندانه ترین شجاعت به نتیجه می رسد ، کارگردان با فیلمنامه خود که توسط همسرش کاتا وبر نوشته شده است ، از ماسوره اشک می زند تا به جنبه خودجوش دیگری برسد. وجود ، احتمال به دنیا آمدن که لحظه تولد به معنای این است که شما ممکن است روزی بمیرید.
تکه های زن - تکه های زن ، فیلمبردار
با این حال ، ساعاتی است و نه روزهایی است که به تولد زن و شوهر تکه های زن اعطا می شود ، شناخت زندگی که ثانیه قبل از ناپدید شدن نهایی ناپدید می شود و این فقط الهام گرفته از داستان است که توسط وبر ، همسر کارگردان Mundruczó ، اما در جایی که درد شدیدتر است و گوشت آن پاره شده است ، می گیرد. یک برش تمیز ، که معادل تغییر درونی فیلم است ، نه تنها به دلیل عدم تداوم با عکس های دنباله ای متوالی ، غایب و سازگار با نقاشی های ساده و جدا ، اما نزدیک به مقایسه انواع مختلف غلبه و تصوراتی است که یک فاجعه چگونه سوگواری زودرس یک نوزاد تازه متولد شده می تواند باعث شود ، نشان می دهد که "تکه های" یک زن فقط مربوط به شخصیت اصلی نیست ، بلکه معادل اختلافات عاطفی و عقلانی افراد درگیر است.
بنابراین ، اگر قطعات دارای تعدد شخصیت ها و هربار تشریح متفاوت عزاداری باشد ، سایر قطعات به تعجب توصیف زنانه می افزایند که وبر و موندروچو تصمیم می گیرند مستقل و کاملاً بی طرفانه در مورد شیوه مدیریت و این چیز را احساس کنید ، در گفتاری مرتکب شوید که قهرمان داستان دوست دارد مجبور شود درد خود را تحت گروههای خاصی از خشم و رنج تجربه کند ، و از طریق مجبور کردن به کنوانسیون و ریا با مدیریت تلاش خود به روش خود امتناع ورزد. چهره حساس در استوکیک بودن او شکننده است ، که ونسا کربی مفسر آن را با غریزه یک بازیگر زن فوق العاده غیرقابل پیش بینی مجسم می کند و به همین دلیل ، حتی بیشتر درست تر ، توجه را به این مادر گمشده متمرکز می کند که می خواهد درام خود را بدون هیچ کس دیگری را در نظر نگرفت ، بنابراین با ایدئولوژی های خانواده درگیر شد و غیرممکن بود که همیشه قطعاتی را که قبلاً پیوند خود را با همتای مرد شیعه لابوف تشکیل داده بودند ، دوباره جمع آوری کنید.
تصعید کارگردانی قطعات Kornél Mundruczópieces ، فیلمبردار
با ایجاد یک آب و هوا و یک عکاسی سرد ، که فصلی را که شخصیت ها می گذرانند منعکس می کند و بنابراین ، معادل بی حرکتی انجماد یک تراژدی است که با این حال فیلم به ما می گوید که لازم است بر آن غلبه کنیم ، کار Kornél Mundruczó او هیچ گونه تردیدی را نمی پذیرد و بدون توجه به ظرافت گفتگوها و دلسوزی کسانی که در آن صحبت می کنند ، به موضوع می پردازد. آزمایشی که باید هم برای فعالان در مراسم عزاداری و هم برای تماشاگرانی که باید همزمان بپذیرند که زندگی می تواند حساس و منطقی ، عاطفی و شفاف باشد ، غلبه شود. صفاتی که به ساخت فیلم تعلق دارند و شفافیت ویرانگر یکسانی را به دست می آورند ، کهنه سربازی در اولین حمل و نقل که شخص در آن شرکت کرده بود و نتیجه یک تبدیل شدن که همیشه ادامه خواهد داشت.
در حالی که عالی نیست
- ۹۹/۰۷/۲۷